نقش و اهمیت مدیریت پروژه در فرایند بازاریابی همانند نقش و اهمیت آن در هر حوزه دیگری نیست، چرا که بازاریابی مثلا همانند تولید یا مونتاژ مجموعه ای از فعالیت های تکراری و از پیش تعیین شده نیست. بازاریابی در حقیقت ، شامل مجموعه گسترده ای از رویداد ها و فعالیت های است که در برخی از موارد اصلا قابلیت پیش بینی شدن هم ندارد. بنابراین هدف مدیریت پروژه بازاریابی سعی در تعیین عناصر و فاکتورهای غیر قابل کنترل نیست، بلکه به شدت بر افزایش شانس موفقیت فعالیت ها از طریق پیش بینی برخی از فاکتورها و مدیریت بلاتکلیفی بقیه موارد می باشد.
به عنوان مثال، آن دسته از فعالین عرصه بازاریابی که از رویکرد حدس و گمان بجای برنامه ریزی دقیق فعالیت ها برای پیش بردن اهداف بازاریابی خود استفاده می کنند، اغلب اختصاص وظایف به دیگر اعضاء تیم، رسیدن به ضرب العجل های و مسئولیت های پذیرفته شده برایشان همانند مصائب بزرگ و غیر قابل حلی می باشد. به نظر می رسد که اولویت های کاری اعضای تیم آنها با هم جابجا می شوند و اغلب در کارها با تنگنا های مختلف روبرو می شوند و پروژه های آنها بصورت روان و منظم حرکت نمی کند. راه حل تمامی این مسائل و مشکلات مدیریت موثر پروژه می باشد.
اگر با مفهوم بازاریابی چابک آشنایی ندارید، پیشنهاد می کنم این مطلب را مطالعه کنید. توانایی در آزمودن سریع ایده های مختلف در بازاریابی پیش از بکار بردن آنها در بطور رسمی در فرایند بازاریابی یک توانایی بسیار خوب و مناسب و ستودنی است. اما توانایی ایجاد یک جامعه مخاطب از یک بازار هدف، هماهنگ کردن یک کانال ارتباطی مناسب با آنها، ایجاد یک بحث و ارتباط و سپس بدست آوردن مجموعه ای از اطلاعات مناسب نیازمند مهارت قابل توجهی در مدیریت پروژه می باشد. همچنین باید توجه داشت که این فرایند باید در کوتاه ترین زمان ممکن انجام شود و هیچ تداخلی با دیگر پروژه های شما نداشته باشد.
بنابراین مدیریت پروژه در حوزه بازاریابی باید دو هدف عمده را دنبال کند:
✔️ باید بطور کاملا مستمر قابل انطباق با شرایط محیطی در حال تغییر باشد.
✔️ همچنین باید قابل پیش بینی، سازماندهی و ساختار دهی باشد.
به عبارتی می توان گفت مدیریت پروژه همانند یک چسب بصورت موثر موجب حفظ یکپارچگی اجزاء پروژه به یکدیگر می شود. یک مدیر پروژه لایق در حوزه بازاریابی باید برای اطلاع و اطمینان از آگاهی تمام اعضاء تیم نسبت به وظایف خود و ضرب العجل مربوط به هریک اطلاع کافی داشته باشد. اگر نتایج از چیزی که قبلا پیش بینی شده بود بهتر یا بدتر پیش می رود همواره در فرایند به منظور منطبق ساختن برنامه با پیشرفت کار دخالت می کنند و از ایجاد تنگنا در مواردی جلوگیری می نمایند.
بنابراین برنامه های زمانی همگی اسنادی هستند که تنها برای یک بار تهیه نمی شوند، و همواره باید در طی زمان و با پیشرفت کار مورد ارزیابی و بروز رسانی قرار بگیرند.
معیارها و مدیریت پروژه بازاریابی |
❇️ کلید اصلی و موثر در یک مدیریت پروژه بازاریابی چابک معیارها می باشند، که ما را قادر به تولید اطلاعات در رابطه با پروژه در مدت زمان اندکی می نمایند. این معیارها به هر کسی اجازه می دهد تا درکی نسبی از وضعیت فعلی و مسیر پیش روی پروژه بدست بیاورد و همچنان که زمان در اختیار است از مشکلات احتمالی مطلع شود و برای رفع آنها اقدام کند. یافتن این معیارها در پروژه بازاریابی بسیار حیاتی بوده و از جمله مهمترین بخش های یک پروژه بازاریابی در نظر گرفته می شود.
البته مدیریت پروژه در رابطه با بازاریابی تنها محدود به تعیین کردن این معیارها نمی شود، بلکه تمامی جنبه های برنامه ریزی پروژه را پوشش می دهد که شامل این موارد هم می شود: منابع و فعالیت ها چگونه با یکدیگر منطبق می شوند؟ سطح اولیه که هر فردی از آن شروع به فعالیت می کند چیست؟ و استاندارد مرجع برای ارزیابی چه چیزی در نظر گرفته می شود؟
بر اساس معیارها، فعالیت ها و منابع مختلف مرتبط در پروژه، اعضای تیم قادر به ایجاد برنامه ای هستند که تقسیم شدن کل پروژه به وظایف اختصاصی، همراه با مراحل مهم برای ارزیابی، منابع هر بخش، مدت زمان آنها، مسئولیت ها، زمان آغاز و پایان و مواردی از این دست می شود.
به عنوان یک قاعده کلی، برنامه ریزی برای یک پروژه بازاریابی شامل 5% از زمان تعیین شده برای کل پروژه می شود. صرف کردن زمانی بیشتر از این 5% به معنای از دست رفتن برخی از منابع در طی این فرایند بوده و این در حالی است که صرف شدن زمانی کمتر از آن هم به معنای وجود سهل انگاری و برخی از فرصت های از دست رفته در کل فرایند پروژه می باشد.
در این بین توجه به این نکته ضروری و منطقی است 5% از زمان برنامه ریزی باید به ارتقاء و بهبود پروسه ی برنامه ریزی اختصاص پیدا کند و در این بین به دنبال شناسایی و حذف موارد اضافه ای باشیم که در طی زمان روی هم انباشته می شوند و زمان و انرژی و منابع ما را به خود اختصاص می دهند.
✅ نکته جالب در این بین اینکه پس از برنامه ریزی و بهبود و ارتقاء فرایند برنامه ریزی، مدیریت و برنامه ریزی برای پروژه های جدید به مراتب ساده تر می شود و چارچوب استاندارد برنامه برای هر یک از اعضاء تثبیت می شود، میزان بهره وری افزایش می یابد و آغاز پروژه های جدید در ابتدا همانند بالا رفتن از یک کوه با شیب بسیار زیاد غیرممکن به نظر نمی آید.
به عنوان نکته باید توجه داشته باشید هیچ فرایند یا برنامه ای نمی تواند جایگزین کار تیمی خوب و مناسب و ارتباطات دو سویه باشد. مدیریت پروژه تنها ابزاری برای کمک به همه اعضاء برای کار کردن با یکدیگر و درک اهمیت زمانی انجام هر یک از موارد می باشد. همچنان که بسیاری از شما دوستان هم می دانید، وظیفه اصلی یک مدیر پروژه درک هدف نهایی پروژه نیست – بلکه تمامی اعضاء تیم باید نسبت به پروژه به چنین درک و برداشتی دست پیدا کنند.
بیشتر بخوانید : بازاریابی چابک : چطور از روش اسکرام در مدیریت تیم بازاریابی استفاده کنیم؟ |
ما مخاطبان، هر روز با با بیش از ۵۰۰۰ پیام تبلیغاتی بمباران میشویم و اگر شما مدیران بازاریابی کاراتان رارسیستماتیک نکنید، اطمینان از اینکه پیام شما در این هرج و مرج به دست ما برسد دشوار است. همه مدیران بازاریابی به دنبال موفقیت هستند و یک راه مطمئن برای افزایش میزان موفقیت، انجام وظایف به صورت سیستماتیک، و دوری از روش «پاشیدن پول و دعا» (روش سنتی پاشیدن پول برای تبلیغ در یک رسانه غیرقابل پذیرش و دعا کردن برای کسب نتایج) هست.
با یادگیری مهارتهای مدیریت پروژه که در همه جای جهان به رسمیت شناخته شدهاند میشود هر پروژه بازاریابیای که انجام میدهید را کنترل کنید، چالشها با اتخاذ رویکردهای فعال حل میشوند و به این شکل شما همیشه موفق میشوید.
این مهارتها برای شرکت شما سودآور خواهند بود و افزایش موفقیت یعنی افزایش رضایت مشتری. با این حال، این مهارت به نفع خود شما هم هست؛چون موفقیت منجر به اعتماد به نفس میشود و استفاده از یک سبک مدیریت پروژه کارآمد، به موفقیت کلی در زندگی حرفهای منتخب شما هم تاثیر گذار است.
رویکرد علمی به مدیریت پروژه در کنار خلاقیت طبیعی یک مدیر بازاریابی موفقیت بیشتری میسازد، و همه انتظارات بدون نیاز به درگیری مدیر پروژه برآورده میشوند. چطور یک مدیر بازاریابی میتواند به یک مدیر پروژه شایسته تبدیل شود؟
همه پروژهها طرح اولیه یکسانی دارند که در هر پروژه ای که به عهده میگیرید باید متعهد دنباشان کنید
قالب مدیریت پروژه
هیچ دلیلی برای خروج پارامترها وجود ندارد. کافیست پایبند به 5 مورد ذکر شده پایین باشید تا در پروژه خود غرق نشوید.
میخواهید پروژه شما به کجا برسد؟ قبل از شروع تمرکز کنید.
هر چه اهداف بیشتری در هر پروژه تعیین کنید، رسیدن به موفقیت دشوار تر میشود. اهداف شما تنها زمانی باید تعریف شوند که بر روی کسب و کار شما تاثیر داشته باشند.
اهداف شما باید هوشمندانه باشد : مشخص، قابل اندازه گیری، دقیق، واقع بینانه و وابسته به زمان مشخص.
شما باید کارهای خودرا از از یک تا سه رتبه بندی کنید که آیا اهداف شما را تامین میکند یا نه. سه یعنی قطعاً اهداف شما را تحت تاثیر قرار میدهد و یک یعنی احتمالا تأثیری نمیگذارد. لیستی از پروژه هایی که تیم شما در مورد آنها فکر کرده ایت ایجاد کنید و اهداف هوشمندانه آنها را تعریف کنید و براساس قابلیت رشد ، رتبه بندی نمایید. پروژههایی که در رتبه بندی شماره سه هستند باید در اولویت قرار بگیرند.
خیلی مهم است که فراموش نکنیم پروژه برای چه کسی است ، وقتی پروژه در حال اجراست مشتریان و سهامداران رو به روز نگه دارین؛ این موضوع می تونه برای سهامدارانی که اغلب سرشون شلوغه و غالباً نمیخوان زیاد درگیر پروژه بشن سخت باشه.
به یاد داشته باشین که مشتریانتون رو تو زمینههایی که نیاز به دونستنش دارن آموزش بدین، نه فقط اصول اولیه که مشتری میخواد بشنوه.این موضوع کمک میکنه که هر اتفاق پیشبینی نشدهای که ممکنه در طول مدت زمان پروژه پیش بیاید رو مدیریت کنین.
موفقیت به طور مداوم به دست نمی آیدمگر به درستی اندازه گیری شده باشد. حفظ معیارها در سراسر پروژه مهم است. اهداف خودتان را دوباره نگاه کنید، آیا ترافیک در حال افزایش است؟ آیا مشترکین ایمیل شما بیشتر شده؟ اغلب زمانی که به تجزیه و تحلیل معیارها میپردازیم به آنهایی که جذاب تر به نظر می آیند بیشتر کشیده میشویم، اما اگر آنها واقعا روی کسب و کار شما تاثیر ندارند و به پروژه مربوط نمیشوند باید آن را نادیده بگیریم.
داشتن یک طرح عالیست، اما وفادار ماندن به طرح بدون تغییرات، اغلب غیر ممکن است. زندگی پر از تغییر است و داشتن یک رویکرد انعطاف پذیر برای مدیریت پروژه به منظور موفقیت بسیار حیاتیست ، همیشه باید یک برنامه B شامل ریسک ها داشته باشیم:
عدم اطمینان برای هر پروژهای وجود دارد، اما چسبیدن کورکورانه به یک طرح به هیچکس سودی نمیرساند. عدم اطمینان میتواند به عنوان یک فرصت منفی یا مثبت دیده شود ریسکها را در مرحله برنامه ریزی حساب کنید (گام دوم از الگو مدیریت پروژه).یک ریسک می تواند بازار هدف شما باشد در صورتی که شما پیشبینی میکردید کمتر از اینها سودآور باشد. شما مجبور میشوید دوباره ارزیابی انجام بدهید و دوباره مراحل را اجرا کنید که آیا این حالت درست هستند؟ مهم است که مشتریان شما از خطراتی که ممکن است رخ بده آگاه باشند، اما همیشه آنها را از احتمال موفقیت آگاه کنید.
اگر شما انتظارات خودتان را خیلی بالا بگیرید امکان ناامیدی خودتان و مشتریتان افزایش می یابد
این انتظارات شامل بودجه، جدول زمانی و تحویل میشود، جدول زمانی واقعی باعث افزایش روحیه کارکنان میشود و پروژه را به پایان زود هنگام میرساند. یک تیم بسیار تحت فشار ، کار ضعیف ارائه میکند چرا که میخواهد با سرعت به خط پایان برسد و کار را تمام کند. بنابراین مطمن باشید که در حین نظارت و کنترل به داخل باتلاق فرو رفته اید!
آموزش رسمی مدیریت پروژه الزامی است؟
بسیاری مدارک حرفه ای وجود دارد که مدیران بازاریابی میتوانند آنها را اخذ کنند تا به وسیله آنها خودشان را بسازند. برخی از دورههای محبوب آموزش PRINCE2 برای گواهینامه PMP، و دوره های PMP هستند. گرفتن مدرک حرفه ای به داوطلب، دانش و توانایی انجام هر گونه پروژه بازاریابی را به روش سیستماتیک میدهد که باعث موفقیت مداوم میشود. اما شاید امروز با توجه به امکان یادگیری از اینترنت، گرفتن این مدرکها چندان لزومی هم نداشته باشد.
در واقع خیلی از مدیران بازاریابی با تعیین یک مسیر مشخص و منسجم، ایجاد یک تیم مصمم و هماهنگ، استفاده از ابزارهای مدیریت پروژه آنلاین آرسس و همچنین استفاده از روشهای نوین مدیریت پروژه برای تیمهای بازاریابی مانند بازاریابی چابک، میتوانند به اهداف از پیش تعیین شده خودشان برسند.
مدیران بازاریابی برای موفقیت باید در این زمینهها مطالعه کنند و دانش خودشان را افزایش دهند. میتوان از راه رفتن به کلاس این دانش رو کسب کرد، یا گذراندن دورههای آنلاین، خواندن مقاله، مطالعات موردی و غیره.
افزایش حس اعتماد به نفس
یکی از مزایای عمده افزایش اطلاعات ودانش درباره مدیریت پروژه، تقویت اعتماد به نفس یک مدیر است. راهاندازی هر پروژه کار دشواری است، حتی برای یک بازاریاب با سابقه. با این حال، اگه شما دانش کافی داشته باشید قادر به استفاده از روشهای آزمایش شده بدون ترس از شکست خواهید بود.
شما میتوانید با افزودن به اطلاعات و دانش خودتان بهرهوری را افزایش بدهید. این راهی عالی برای اطمینان از این است که پروژه سر وقت انجام شود. عدم انجام این کار میتواند باعث استفاده بیش از حد از بودجه و ایجاد مشکل در روابط با مشتری شود. از این طریق شما قادر خواهید بود وظایف تیم تان را به طور موثر برنامهریزی کنید.
تمام پروژهها مسیری کلی را دنبال میکنند و با کمی مطالعه در این باره، مدیران بازاریابی میتوانند به طور مؤثر این موارد را تشخیص دهند:
کنترل صحیح پروژه مورد نیاز بازاریابهای حرفهای است ، روش “پاشیدن پول و دعا” دیگر قدیمی شده است و باعث مشود مشتریان دنبال تبلیغات دیگران بروند.
کنترل پروژه اگه درست اجرا شود به شما ابزاری میدهد که حرفهتان را راحتتر اداره کنید. مهارتهای کنترل و مدیریت پروژه به مدیران بازاریابی اجازه میدهد که از طریق برنامهریزی درست، مشخص کردن اهداف و نظارت به مخاطبهای مورد نظرشون برسند
همه اینها باعث سود بیشتر، بهبود روابط با مشتریان و حرفهای میشود که به طور منظم به سمت موفقیت گام برمیدارد.
شرکت الگام در زمینه ارائه نرم افزار مدیریت پروژه آرسس فعالیت میکند. این شرکت خدمات خود را با قیمت مناسب و کیفیت مناسب ارائه میدهد.
برای برقراری ارتباط با مشاوران شرکت الگام، از طریق تماس با ما اقدام نمایید :
026-32775620 _ 021-44142677
کلمه کلیدی :
بازاریابی مدیریت پروژهنام نویسنده :مسعودیفر.الگام