اگرچه مدیریت بحران یک واکنش فوری است، اما مدیران خوب برای آنکه از فشارها و استرسهای ناشی از شرایط سخت خلاص شوند به روش های سریع روی نمی آورند.
گاهی سازمان شما با شرایط بحرانی و ناگواری روبرو میشود، ممکن است خبر مربوط به بحران را به صورت تلفنی به شما بگویند، گزارش خاصی را ببینید یا توییتی را خوانده باشید مبنی بر اینکه یک اتفاقی بحرانی افتاده است ؛ به هر حال به عنوان رهبر یک کسب و کار باید سریعا عکس العمل نشان دهید. اگر خوش شانس یا باهوش باشید، ممکن است برای مواجه با بحرانهای احتمالی استراتژیهایی را طراحی کرده باشید؛ البته با این وجود باز هم باید به سرعت دست به کار شوید و اولویتهای را مشخص کنید. تصمیمی که هنگام عکس العمل نشان دادن به بحران میگیرید، میتواند هزینهزیادی داشته باشد، به همین دلیل باید تمام شواهد و جوانب را بررسی کنید.
با این وجود تیم جانسون، (نویسنده کتاب رهبری بحران) معتقد است که اولین اقدام رهبر یک کسب و کار در شرایط بحرانی این است که هیچ کاری انجام ندهد. وی در کتاب خود توضیح می دهد که رهبران باید در برابر احساس واکنش سریع مقاومت کنند؛ از آنجا که آنان تحت فشار و استرس تصمیم مرگ و زندگی قرار دارند، نمیتوانند ذهن خود را متمرکز کنند و در نتیجه تصمیم نادرستی خواهند گرفت.
روشی برای مدیریت بحران در کسب و کار |
در شروع کمی به خودتان فرصت تفکر بدهید. برای این منظور میتوانید مدتی تنها باشید یا با چند مشاور عالی که در ارزیابی زوایای بحران به شما کمک کنند، مشورت کنید.
تصور کنید بزرگترین مشتری شرکت تمام قراردادهایش را با شما لغو کرده است؛ قطعا حس وحشتناکی خواهید داشت. در این شرایط ابتدا ۲۰ دقیقه پیاده روی کنید تا بتوانید افکارتان را دوباره متمرکز کنید و روحیه خود را بازیابی نمایید، سپس فکر کنیدکه بهترین اقدام چه خواهد بود.
پس در موقعیتهای بحرانی ابتدا چند دقیقه به خودتان فرصت دهید تا تمرکز خود را دوباره به دست آورید، در ادامه اعضای تیم کسب و کارتان را جمع کنید و سوالات زیر را مطرح کنید:
- در مورد اتفاق پیشامده، چه اطلاعاتی داریم؟
- این بحران چه زمانی و چگونه رخ داده است؟
- چه افرادی یا بخشهایی تحت تاثیر این بحران قرار گرفتهاند؟
- تاکنون چه کارهایی در واکنش به این موضوع انجام دادهاند؟
پاسخهای اعضای تیم را منتشر کنید و از آنها بخواهید که هر چه سریعتر اطلاعات بیشتری را در مورد این اتفاق پیدا کنند. جانسون در کتاب خود مینویسد زمانی که شروع به تحقیق کردید، اقدام بعدی شما باید این باشد که یک توییت یا بیانیه کوتاه را در وبسایت شرکت منتشر کنید.
از تیم روابط عمومی بخواهید تا با محتوایی مناسب به پرسشهای زیر پاسخ دهند.
رهبر سازمان در شرایط پیشامده چه وظیفهای دارد؟ نقش دیگر اعضای تیم چیست؟
در مرحله اول سازمان باید روی چه موضوعی تمرکز کند؟ برنامه شما برای مرحله بعد چیست؟
سازمان برای مدیریت کردن این بحران چه منابعی را لازم دارد؟ برای دستیابی به اهدافتان از پرسنل چه انتظاری دارید؟
توجه داشته باشید که عبور از بحران دشوار خواهد بود، اما اگر اقدامات اولیه به درستی انجام شوند، شانس بیشتری برای به سلامت گذشتن از طوفان خواهید داشت.
راه حل های بحران در کسب و کار |
موفقیت بازتاب کارهای کوچک ، اما هدفمند در راهی با برنامه است و هر کدام از این برنامه ها، یک الگوی مشخص برای رسیدن به سرانجام ایدهآل لازم دارند. هر پروژه کاری و یا ایده جدید، از اولین روزهای شروع تا پایان کار، مراحلی را با استفاده از معیاری از قبل مشخص شده انجام میدهد. همهی عنصرهای ساختاری، با نظمی بینقص و هماهنگ دور محوری مشخص حرکت میکنند و مدیر، مانند ناظری تمام وقت همهی رکنهای طرح را از نزدیک میبیند. به این نکته هم توجه داشته باشید که همیشه کار مراحل معمولی و همیشگی خود را نمیگذراند. در هر پروژهای مواقعی وجود دارد که با اینکه تمامی برنامهریزیها و الگوهای اولیه را انجام دادهاید، بحرانهای مالی و کنار نیامدن عوامل کاری با هم، پروسه طرح را با مانعهای جدید روبهرو میکنند. در این وضعیتی مدیری کار بلد باید به شکلی به طور کامل کارها را در دست بگیرد و تیم را از نو آماده نماید.
1. مقدمه
مدیریت بحران، رهبری درست تیم کاری و مهارتهای اجرایی کار، مهمترین ویژگیهای مدیران متبحرند، که بودن آنها در شرایط ویژه، مانند تکیهگاه خواهد بود و تیم را آرام مینماید.
و با صحبتهای موثر، متحد بودن که ممکن است از بین کارکنان رفته باشد را باز گرداند، بی شک قاعدهای فوقالعاده مهمی بین مدیریت و روانشناسی وجود دارد، چون برای بالا بردن بهرهوری باید به درون انسانها رجوع کرد و در فکرشان نفوذ نمایید، این روزها کارشناسان این نکته را پذیرفتهاند و درکی بزرگی نسبت به رابطههای متقابل بین مدیران و کارمندان، تلاش بر این دارند تا ارتباطی موفق درست کنند و فضای خشک طبقاتی را از میان ببرند.
2. مفاهیم پایه
2-1. بحران
بحران در اصل حالتی است خیلی غیر منتظره و غافلگیرکننده که در آن زمانی جهت تصمیم گیری مناسب خیلی کم میباشد. در این شرایط اصلا نمیتوان از راههای پیشین و معمولی برای عکسالعمل و یا واکنش نشان داد ، در این موقعیت مدیریت قبل از هر چیز دیگری به تجربه، مهارت، سرعت، هوشمندی، خلاقیت و موقعیت سنجی نیاز دارد و با توجه به اطلاعاتی که باید زودتر ارزیابی شود.
2-2. مدیریت بحران
در اصل مدیریت بحران پروسه برنامه ریزی و عملکرد میباشد که با دیدن به صورت سیستمی بحرانها و تجزیه و تحلیل آن بحران در جستجوی پیدا کردن ابزاری میباشد که با آن بتوان از اتفاق افتادن این بحرانها پیشگیری کرد.
پایه و اساس مدیریت بحران روی پنچ مورد است: که این موارد عبارتند از «سازماندهی»، «ارتباطات»، «تصمیمگیری»، «شناخت عوامل بحران» و «طراحی».
2-3. کسب و کار
کسب و کار یا business، یک سازمان سرمایهگذاری میباشد که مشغول کارهای تجاری، صنعتی، یا پیشرفته و حرفهای هستند. امکان دارد یک شرکت، کارهای کسب و کاری را از راه ساخت یک کالا، ارائهی خدمات یا خردهفروشی محصول که قبلا ساخته شدهاند، انجام میشود.
3. 10 راه حل برای بحران در کسب و کار
3-1. حمایت از کارمندان
برای کم کردن فشارهای روانی و اثر گذاری بیشتر، مدیران باید در محیط کار انعطاف پذیری بالاتری ازخود داشته باشند. بررسی کردن رابطه مدیران و رفتار آنها، نقش زیادی در پروسه پیشرفت هدفهای تجاری آنان دارد. خودآگاهی، مهمترین بحثی است که مدیرها باید به آن توجه زیادی داشته باشند. بر اساس بررسیهایی که انجام شده است، مدیرهایی که عملکرد ضعیفتری داشتند، بهره وری و ارتباط پایینی در مقایسه با مدیرانی که انعطافپذیرند دارند.
این نکته را توجه داشته باشید که ارتباط تاثیر گذار، در بعضی از زمانها نتیجهی خیلی بهتر از حمایت مالی دارد. بالا بردن رابطه بین مدیر و کارمند باعث آشکارشدن نقطههای ضعف و قدرت هر دو طرف خواهد شد. مسئلهها و مشکلهایی در محیطی کاملا دوستانه و به دور از حاشیه مورد بحث و بررسی قرار میگیرند و راهکاری برای آن مشخص میشود.
3-2. عوامل موفقیت
میتوانیم بگوییم که موفقیت هر سازمانی به 3 دلیل اصلی بستگی دارد: توانایی فردی کارکنان، محیط سازمان و انگیزه موجود. اگر کارمندهای یک سازمان توانایی و مهارت را داشته باشند و محیط هم جای مناسبی جهت رشد و پیشرفت استعداد آنها فراهم کرده باشد، بی شک کارکنان آنجا هم با گرفتن موجهای مثبت تشکیل شده، انگیزه زیادی دریافت میکنند و راه موفقیت را به راحتی طی خواهند کرد. توجه داشته باشید که احیانا اگر تنها یکی از این علتها نباشد یا به حالت ضعیفی باشد، موفقیت سازمانی دچار آسیب خواهد شد. در خیلی از موردها، مدیرها میتوانند با داشتن برنامههای آموزشی و تربیتی تواناییهای کارمندان خود را بالاتر ببرد و یا با شرایط محیطی که از موفقیت جلوگیری میکند برخورد نمایند. اما نمیتوان به سادگی با دلایل کمبود انگیزشی کارمندان مقابله کنند. باید بگوییم که انگیزش نوعی نیروی درونی میباشد که نمیتوان آنرا به شکل تجربی مشاهده، اندازهگیری یا تحلیل نمایید. در اصل بی شک عوامل انگیزش در هر فردی، متفاوت میباشد.
3-3. داشتن نظارت بر چگونگی کار کردن شرکت و کارکنان آن
نظارت داشتن به این معنی این است که یک مقایسه وضعیت بین آن چیزی که هست و آن چیزی که باید باشد، داشته باشیم. در گفتاری دیگر میتوان گفت که نظارت، پروسهای میباشد جهت مطمعن شدن از کارهای انجام شده که آیا با کارهای از قبل برنامهریزی شده، مطابقت دارد یا خیر. البته باید این نکته را هم توجه داشته باشید که نظارت داشتن فراگیرتر از برنامهریزی میباشد و به مدیرها این کمک را میکند تا مراقب اثردهی کارهای برنامهریزی شده، سازماندهی شده و هدایتکننده باشند. قسمت اصلی پروسه نظارت انجام دادن کارهای اصلاحی مورد نیاز میباشد.
3-4. نظارت راهبردی
نظارت راهبردی پروسهای است که به سرانجام رسیدن موفقیتآمیز برنامه های راهبردی بلند مدت یک سازمان یا شرکت را به صورت صد در صد تضمین خواهد کرد. این نوع نظارت که مسئولیت آن بر عهده مدیر میباشد. نظارتهای راهبردی با بررسی دلایل محیطی و کارهای مهم داخلی، نیاز به اصلاح برنامههای راهبردی را به صورت ثابت مشخص میکند. دلایل محیطی مانند کارهای رقابتانگیر، تغییرهای سیاسی، بیثباتی نیازهای مشتری، دگرگونیهای اقتصادی و تغییرهای فناوری خطرها و فرصتهایی را دربر دارند. پیگیر بودن کارهای کاری داخلی هم میتواند بر انجام و رخ دادن برنامههای راهبردی مؤثر باشد. سرانجام، مدیرها شاید درگیر نظارتهای کوتاه مدت و عملیاتی نیز بشوند تا اطمینان بیشتری داشته باشند که این مهارتها همزمان با نظارتهای راهبردی انجام میپذیرند.
3-5. گسترش شغل
گسترش شغل نیز راه دیگری میباشد که برای از میان بردن ناراحتیهای وارده از راحتترکردن و تخصصی شدن کار به وجود آمده است. گسترش شغل به معنی بالا بردن تعداد عملیاتی میباشد که هر فرد باید اجرا نماید و از این طریق رضایت فردها در محیط کار بالا برود.
3-6. سطح مهارت
بی شک زمانیکه که کارکنان به صورت مشخص آموزش دیده باشند و از طرفی تجربه داشته باشند، به سرپرستی کمتری نیاز خواهد داشت، پس حوزه نظارت مدیر میتواند بزرگتر باشد. همچنین، مدیرها میتوانند تعداد زیادی از کارکنان را هدایت، نظارت و سرپرستی نمایند.
3-7. برآورد کردن نیروی فروش
دراین راهبرد، با تحلیل نظرهای فروشندههایی که دارید، فروش آینده پیشبینی خواهد شد چون بیشک فروشندههای شما با مشتریهای شما ارتباط مستقیمی دارند و این رابطه پایه پیشبینی فروش است. این راه در تجارت و صنعت بیشتر کشورها استفاده میشوند. بعضی شرکتها دورههای آموزشی مشخصی را برای کمک به فروشندههای خود پیشنهاد میدهند تا پیشبینی بهتر و قویتری داشته باشند و بهتر بتوانند رابطههای متقابل و مستقیم با مشتری را تفسیر نمایند.
3-8. نگرش اقتضایی
نگرش اقتضایی بر این پایه استوار میباشد که از یک الگوی مدیریتی، نمیتوان جهت همه موقعیتها بهترین تکنیک استفاده کرد. یکی از وظیفههای مدیرها، تشخیص دادن الگو و استفاده یکی از بهترینهای آن در شرایط حساس و مشخص است. مدیر باید تشخیص بدهد که کدام تکنیکی، در کدام موقعیت حساسی، تحت کدام شرایطی خاص موثرترین بازتاب را خواهد داشت. در نگرش اقتضایی، بهترین راه حل برای مسئله مدیریتی راه حلیست که به جزئیات منحصر به فرد موقعیتی که مدیر با آن مقابله دارد پاسخ بدهد. شعار نگرش اقتضایی این عبارت میباشد: «هر چیزی به موقعیت بستگی خواهد داشت». نگرش اقتضایی به اندازه کافی گسترش نیافته است که بتواند برای موقعیتهای متفاوت پیشنهادهایی درمورد جزئیات این پورسه به مدیرها ارائه دهد. در اصل عملهای مدیریت به طور معمول ناشی از ملزمات محیط خارجی سازمان، فناوری و کارمندان سازمان میباشد. همه این عاملهای متغیرهای اقتضایی نامیده میشوند. اهمیت مشخص هر یک از متغیرها به نوع مسئلههای مدیریتی مورد بررسی، بستگی خواهد داشت.
3-9. فناوری
فناوری راهی است، برای تبدیل اطلاعات سازمان به بازده. فناوری فقط برای استفاده از ماشینهای تولیدی نمیباشد، بلکه متشکل از دانش، ابزار و راههایی که جهت تغییر شکل مادههای خام به کالاهای ساخته شده یا خدمات میباشد. به گفتاری دیگر میتوان گفت که فناوری تصمیمگیریهایی در مورد قوانین و مقرراتی که در طول پروسه تولید به کارکنان یک سازمان یا شرکت کمک میکند. افراد استعدادهای زیادی برای کار در شرایط گوناگون دارند. انگیزه، توانایی و شخصیت آنان را در کاری تاثیر گذار و در شغل دیگری مؤثر نباشد. نگرش اقتضایی بر اصل سیستمی است، که بر جزئیات رابطهها میان جزءهای شرکت استوار میباشد و تلاش مینماید دلایلی را که مؤثر بر قطعی در یک وظیفه یا نتیجه دارند تعریف نماید و رابطهها تخصصی میان دلایل مرتبط را توضیح دهد. با این استدلال دوست داران نگرش اقتضایی آن را در مجموعه هدایتکننده تفکر مدیریتی امروزی قرار میدهند.
3-10. روابط خود را با صداقت حفظ کنید
روابط زیاد و قویتر همیشه واجب هستند. و همیشه یادتان باشد که هیچوقت شخصی از جای دیگر به شما کمک نخواهد کرد آنچه که میتواند به شما کمک نماید خود شما و روابط قوی شماست که میتوانید برقرار نمایید. در نتیجه با صداقت پیش اشخاصی که توانایی این را دارند که به شما کمک بروید.
نتیجه گیری
در آخر به این نتیجه میرسیم که بحران زمانی غیرمنتظره و غافلگیرکننده میباشد که همه سازمانها در کل با آن دست و پنجه نرم میکنند. ب همین دلیل باید با درک واقعیت بحران و اثرهای با تمهید اندیشههای آثار منفی و خسارتهای آن را به حداقل برسانند. داشتن خونسردی، کم بودن عوامل استرسآور، دوری از درگیری با دیگران، سرعت بیشتر در تصمیمگیری بجا، دقت داشتن در اخلاق و کردار به همراه توکل به خداوند بزرگ برای کمک رسانی زمان سختیها از مهمترین ملزومات در هنگام اتفاق افتادن بحران در کسب و کار در یک سازمان یا شرکت میباشد.
شرکت الگام در زمینه ارائه نرم افزار مدیریت پروژه آرسس فعالیت میکند. این شرکت خدمات خود را با قیمت مناسب و کیفیت مناسب ارائه میدهد.
برای برقراری ارتباط با مشاوران شرکت الگام، از طریق تماس با ما اقدام نمایید :
026-32775620 _ 021-44142677
کلمه کلیدی :
مدیریت پروژهنام نویسنده :مسعودیفر.الگام