مدیریت و رهبری کسبوکار مهارتی است که در افراد به تدریج به عادت تبدیل میشود؛ مثلا مدیران پس از مدتی میآموزند به سرعت تصمیمگیری کنند. بسیاری از مردم تعجب میکنند که مدیر چگونه در سختترین شرایط تصمیمات درست را اتخاذ میکند.
این تصمیمات نتیجه جمعآوری تجربیات زیاد و مواجه شدن با شرایط مختلف است. ۱۵ فعالیت وجود دارد که اغلب مدیران دنیا آنها را انجام میدهند. حال شاید آنها را فرا گرفته باشند یا به صورت ذاتی این موارد را انجام میدهند. با بررسی این ۱۵ مورد دریابید که آیا مدیر موفقی هستید یا خیر!
بسیاری از مدیران مقام و قدرت خود را به رخ کارمندان میکشند. آنها وقتی وارد اتاق کارمند میشوند جوی جدی و ترسناک ایجاد میشود. مدیران موفق توجه را به خودشان جلب نمیکنند و نظرات دیگران همیشه برایشان مهم است.
آنها استاد ایجاد حس امنیت هستند و کاری میکنند تا دیگران با اعتمادبهنفس نظرات خودشان را بگویند. نزدیک شدن به مدیران موفق و گفتن نظرات کاری بسیار ساده است و هیچگونه ترس و وحشتی ایجاد نمیکند. کارمندان به راحتی میتوانند با نظرات یک مدیر موفق مخالفت کنند.
مدیران موفق تصمیمگیرندگانی حرفهای هستند. آنها بسیار ساده و روان صحبت میکنند و مکالمات را به نتیجه میرسانند. آنها مدام تصمیماتی میگیرند که باعث انجام شدن کارها میشود و پیشرفت حاصل میشود. آنها استاد خاتمه دادن صحبتها و موارد بیارزش هستند و به سرعت تصمیم میگیرند.
به جای اینکه روزها و ماهها برای یافتن بهترین گزینه ممکن فکر کنند با قاطعیت تصمیم میگیرند حتی اگر تصمیمشان بهترین گزینه ممکن نباشد. عدم قطعیت در تصمیمگیری یکی از بزرگترین عوامل شکست کسبوکارها است.
مدیران موفق در صحبت و انتقال پیام بسیار قوی هستند، به خصوص وقتی درباره توقعات خود از عملکرد دیگران صحبت میکنند. آنها همواره به همکاران چشمانداز و ارزشهای شرکت را یادآوری میکنند تا مطمئن شوند درست درک شده و اجرایی خواهد شد.
مدیران همیشه توقعات خودشان را به وضوح بیان میکنند. این کار باعث تمرکز کارکنان بر کارهای اصلی میشود. همچنین معیارهایی برای ارزیابی کارها ارائه میدهند تا هم مدیر و هم کارکنان بتوانند کیفیت کار انجامشده را ارزیابی کنند.
مدیران موفق دیدگاهها و توانمندیهای کارکنان را میشناسند. آنها گروه را ترغیب به تفکر میکنند. اگر کسی در کارش به اندازه کافی تفکر نکند، رشد چندانی نخواهد داشت. مدیران موفق محیطی دوستانه ایجاد میکنند تا همه بتوانند فکر کنند و راهحل ارائه دهند. مدیران موفق همه را به تفکر وامیدارند. تفکر فقط کار مدیران ارشد یک سازمان نیست. هر کارمندی باید تفکر کند و باعث رشد سازمانش شود.
مدیران موفق به کارمندان اجازه میدهند مدیر را مدیریت کنند، البته اینطور نیست که دیگران کنترل مدیر را در دست بگیرند؛ ولی مدیر مسئول است تا مطمئن شود نیاز همکاران برآورده میشود. مسئول بودن نسبت به خواستههای همکاران و علاقه به موفقیت فردی همکاران بسیار اهمیت دارد. مدیر موفق به جای دستور دادن بیشتر به اجرای خواستههای معقول همکاران میپردازد.
الگو بودن در تمام کارها ظاهرا خیلی ساده به نظر میرسد ولی مدیران بسیار کمی همیشه اینطور هستند. مدیران موفق به آنچه میگویند عمل میکنند و مراقب رفتارشان هستند. آنها میدانند که تحت نظر هستند و برخی منتظرند تا یک رفتار اشتباه ببینند و موضوع را بزرگ جلوه دهند. اگر مدیر توقع دارد کارمندان عملگرا باشند خودش اولین کسی است که بلافاصله دست به کار شده و کارها را انجام میدهد.
مدیران موفق همواره عملکرد مجموعه را ارزیابی میکنند. آنها نه تنها اعداد و ارقام را بررسی میکنند بلکه مدام کارهای خوب و افراد پرتلاش را تشویق میکنند. مدیران خوب هیچگاه نسبت به افراد با عملکرد بالا بیتوجه نیستند و پاداش دادن به آنها را فراموش نمیکنند. مدیری که بین کارمندان عالی و معمولی تمایزی قائل نشود با سرعت تمام کسبوکارش را به سمت سقوط پیش میبرد.
کارکنان میخواهند مدیر به آنها توجه کند. مدیران موفق همواره به کارکنان اطلاعات و بازخورد میدهند و از شنیدن نظرات کارکنان استقبال میکنند. آنها روابط دوستانهای با همکاران دارند.
آنها میدانند این موضوع برای پیشرفت کسبوکار حیاتی است. مدیران منبع اخبار جدید شرکت برای کارکنان هستند. مدیران خوب رازهای زیادی ندارند و به راحتی درباره موضوعات کلیدی کسبوکار پیش همکاران صحبت میکنند.
مدیران موفق استعدادهای کارمندان را کشف کرده و از آن استفاده میکنند. آنها در افزایش توانمندیهای همکاران متخصص هستند و میدانند در هر شرایطی چگونه از تواناییهای منحصربهفرد هر کارمند به خوبی کمک بگیرند تا پروژهها با موفقیت پیش برود.
شاید فردی برای تایپ استخدام شده است ولی مدیر پس از چند ماه او را به بخش طراحی منتقل کند چون استعدادش را در این زمینه کشف کرده است.
مدیران موفق همواره در حال پرسیدن سوال و مشاوره گرفتن از دیگران هستند. شاید این مدیران بسیار دانا و مطلع باشند ولی از درون میدانند که باید همیشه به دنبال علم و دانش و یادگیری باشند. این افراد به خودشان متعهد شدهاند تا همیشه پیشرفت کنند و توانمندیهای خودشان را افزایش دهند.
مدیران موفق از کمک گرفتن ترسی ندارند و سعی میکنند از تمامی اطرافیان خود کمک فکری بگیرند حتی اگر خودشان در آن زمینه متخصص باشند. آنها ارزش دانستههای دیگران را میدانند و خودشان را بهترین تصمیمگیرنده دنیا نمیدانند.
مدیران موفق میدانند وقتی با مسئلهای روبهرو شدند باید اصل موضوع را کشف کنند و مسئله را از پایه و اساس حل کنند. اگر هر روز در محل کار مشاجره پیش میآید، سختگیری و دعوت به سکوت مشکل را حل نمیکند. یک مدیر موفق سعی میکنند علت ریشهای مشاجرات محل کار را دریابد و آن را رفع کند.
آنها در حل مسائل مهم تعلل نمیکنند و نمیگذارند کار از کار بگذرد. آنها از مواجهه با موارد اضطرابآور هراس ندارند؛ زیرا میدانند تنها راهحل مشکلات رویارویی با مشکلات و موارد است. مدیران حاضرند کارهایی انجام دهند که از دید دیگران لذتبخش نیست و افراد دیگر حاضر به انجام آن نیستند.
مدیران موفق هر جا کار کنند روحیهای شاد و مثبت ایجاد میکنند. آنها با رفتار و گفتارشان به اطرافیان انگیزه و انرژی میدهند و آنها را ترغیب به اقدام و انجام کارها میکنند. آنها افرادی دوستداشتنی، محترم و با اراده هستند. آنها به هیچ وجه اجازه نمیدهند شکستها سرعت پیشروی گروه را کم کند و ناامیدی غلبه کند.
بسیاری از کارکنان از این موضوع شکایت دارند که مدیران هیچگونه آموزشی نمیدهند و رشد کارکنان برایشان مهم نیست. مدیران موفق همواره در حال آموزش دیگران هستند؛ زیرا خودشان دائم در حال یادگیری و فراگرفتن مطالب جدید هستند.
اگر با مدیری خوب کار کنید مدام در حال یادگیری جدیدترین مطالب تخصصی خواهید بود. مدیران اطلاعات با ارزش را برای خود نگه نمیدارند بلکه تیم خود را از جدیدترین اخبار، اتفاقات و روندها آگاه میسازند.
مدیران به همه کارکنان آموزش میدهند و با دقت افراد مستعد و علاقهمند را انتخاب میکنند تا آموزشهای پیشرفتهتری به آنان بدهند.
مدیران موفق افرادی گوشهگیر و خودخواه نیستند، بلکه همیشه سعی میکنند برای دیگران مفید باشند و ارتباط خوبی با دیگران دارند. آنها افراد اثرگذار و قدرتمند را به دایره دوستان خود اضافه میکنند و فکر نمیکنند با این کار ارزش آنها کم خواهد شد.
البته هدف مدیران به کارگیری نفوذ دیگران برای منافع خودشان نیست بلکه در وهله اول سعی میکنند برای دیگران مفید واقع شوند. مدیران موفق همیشه موفقیتها را با اعضای گروه تقسیم میکنند و دیگران را در رسیدن به این موفقیت سهیم میدانند.
مدیران موفق دوست دارند اثرگذار باشند ولی موضوع فقط اعمال قدرت نیست. هدف آنها رسیدن به هدفهای بزرگ و ارزشمند است. بالاترین درجه مدیریت آن است که به دیگران خدمت کنیم و از این کار لذت ببریم و البته در کنار آن از منافع مالی این کار نیز بهرهمند شویم. مدیران موفق از کارشان و مسئولیتهایی که دارند لذت میبرند؛ زیرا آن را بخشی از فعالیتهای لازم برای رسیدن به هدف بزرگ خود میدانند.
اگر مدیری هر روز به این ۱۵ مورد اشارهشده اهمیت بدهد، سازمانش رشد میکند و ارزش آن بیشتر میشود. چنین سازمانی نتایجی غیرقابل تصور ایجاد خواهد کرد و دیگران را به تحسین وا خواهد داشت!
شما هم میتوانید یکی از این مدیران باشید. البته حتما بخشی از موارد اشاره شده را انجام میدهید. به مواردی بپردازید که به آنها توجه کافی نداشتهاید.
موفق باشید مدیر موفق!
برچسب ها :
پانزده فعالیت روزانه مدیران موفق نرم افزار مدیریت پروژه نرم افزار مدیریت پروژه فارسی نرم افزار مدیریت پروژه آنلاین بهترین نرم افزار مدیریت پروژه نرم افزار مدیریت پروژه ایرانی مدیریت پروژه مدیریت پروژه آنلاین نرم افزار کنترل پروژه نرم افزارهای مدیریت پروژه نرم افزار کنترل پروژه فارسی مدیریت پروژه نرم افزار نمودار گانت چارت با تقویم شمسی نرم افزار مدیریت پروژه چیستکلمه کلیدی :
پانزده فعالیت روزانه مدیران موفقنام نویسنده :شکیبا خلج/الگام