۱- مدیریت کردن آدمهای بی انگیزه خیلی سخته. پس کار خودتون رو راحت کنین و اصلا اونها رو استخدام نکنین تا مجبور به انجام این کار نباشین.
۲- افراد متفاوت مدیریت متفاوت لازم دارن. خودتون رو وفق بدین، انعطافپذیر باشین تا بفهمین چی باعث میشه هرکدوم از اعضای تیم شما به بالاترین سطح عملکردی خودش برسه.
۳- مداوم و مستقیم بازخورد بدین. به عنوان یک مدیر، سادهتره که صبر کنین و یک انتقاد بحرانی رو توی لفافه بگین، ولی این کار خودخواهانهاس.
من تلاش میکنم در اولین فرصتی که بتونم اتاق کنفرانس رو برای برگذاری جلسه با اون شخص داشته باشم بازخوردم رو منتقل کنم، و برای یک جلسه رسمی رو در رو در روزهای بعد صبر نمیکنم.
۴- بازیکنان خوب عاشق شنیدن نظرات انتقادی در مورد عملکردشون هستن، و وقتی بازیکنان متوسط تلاشی برای شنیدن بازخوردهای مربوط به خودشون نمیکنن، واقعا ناراحت میشن.
بازیکنان خوب خودتون رو با ارائه بازخورد عملی برای همه افراد تیم، و تشخیص عملکردهای برتر، راضی نگه دارین.
۵- ارتباط سختترین کاریست که شما انجام میدین. وقت زیادی روش بذارین، هم روی ارتباطات خودتون و هم روی بهبود ارتباط اعضای تیمتون.
۶- سریع اخراج کنین. اگر کسی که کارش رو بد انجام میده رو زود اخراج نکنین، ممکنه کسانی که کارشون رو خوب انجام میدن رو هم از دست بدین.
تاثیر کسی که کارش رو بد انجام میده روی کسی که کارش رو خوب انجام میده رو دست کم نگیرین. تیم شما حتی میتونه با افراد کمتر، سریعتر حرکت کنه.
و نهایتا اخراج کسی که کارش بده آسونتر از اینه که به خاطر تموم شدن سرمایه، مجبور بشین یک کارمند خوب رو اخراج کنین. پس کسی که کارش رو بد انجام میده اخراج کنین، قبل از اینکه مجبور بشین کسی که کارش رو خوب انجام میده رو اخراج کنین.
۷- افراد باید احساس کنن که بهشون گوش داده شده. برای گوش دادن وقت بگذارین (ممکنه حق با شما نباشه)، بعد تصمیم بگیرین و اون تصمیم رو توضیح بدین. تا زمانیکه متوجه نشدین چرا تصمیمی گرفته شده، تفسیری روی نظر دیگران ندین.
۸- ارائه توضیح و دلیل برای اینکه چرا شما تصمیمی رو گرفتین راهی برای بهبود فرایند تصمیم گیری شماست.
هدف اصلی اینه که در فرایند کاری مدیر حداقل تصمیمات رو بگیره، و برای این امر تیم شما باید بدونه چطور تصمیمات خوب بگیره.
۹- وقتی برای تیمتون هدفگذاری میکنین، موفقیت رو واضح تعریف کنین و بدون کسب اطلاعات جدید، تعریف رو تغییر ندین. از سوی دیگه، زمانی که حقایق تغییر میکنه، اهداف خودتون رو دوباره ارزیابی کنین. اهداف سخت اما دستیافتنی تنظیم کنین.
۱۰- استخدام دوستانتون میتونه بسیار مفید باشه چراکه ارتباط آسونتر میشه، و دوستانتون احتمالا باهوش و با استعداد هستن.
اما ممکنه اینکار به قیمت چیزهایی مثل تجربه و یا دامنه تخصص تموم بشه. اگر نمیتونین در صورت نیاز دوستانتون رو اخراج کنین، اصلا اونها رو استخدام نکنین.
۱۱- تیمهای ماموریت گرا، از نظر رقابتی یک مزیت هستن چون ۱) استخدام و ۲) ایجاد انگیزه رو آسانتر میکنن.
۱۲- هر تصمیمی بین یک فرد و مدیر گرفته بشه (مثلا ارتقاء شغلی، جلسات رودرروی مداوم، احضار شدن به جلسه) فقط بین مدیر و اون فرد نیست، بلکه روی تمام افراد تیم اثر میگذاره.
به عنوان مثال اگر میخواین کسی رو ارتقا بدین، اول مطمئن بشین که بقیه افراد تیم متوجه میشن که چرا اون فرد ارتقا پیدا کرده و چه کاری باید انجام بدن تا همون جایگاه رو به دست بیارن.
۱۳- ضررهای آگاه نبودن نسبت به یک نقطه ضعف، از داشتن اون نقطه ضعف بیشتره، پس برای خودآگاهی تلاش کنین.
۱۴- گاهی اوقات مجبورین روی پروژه بزرگی که منابع زیادی نیاز داره و به نتیجه نمیرسه شرط بندی کنین. مراقب تلفات روحی تیمتون باشید. همه تحمل شکستهای مکرر رو ندارن.
اگر شما یکی از بنیانگذاران هستین، احتمالا به این موضوع بیشتر از تیمتون عادت دارین. یک روش خوب این است که کارهای تکراری را با کارهای پرریسکتر و بزرگتر ترکیب کنین تا انرژی تیمتون رو بازسازی کنین.
اما نباید هیچ ویژگیای رو به عنوان یک راه حل جادویی مطرح کنین، و شکست فردی با حسن نیت رو به عنوان هزینه لازم برای تجربه چیزهای جدید نشون بدین. شرکت شما نمونهای از شرط بندیهای شماست.
۱۵- یکی از بزرگترین سیگنالهای فرهنگیای که میتونین ارسال کنین، که خیلی هم سخت تغییر میکنه، اینه که چطور پول خرج میکنین. کجا پول خرج میکنین (وکجا نه). این نشون میده که چه چیزهایی براتون مهمه.
۱۶- بهترین راه برای جلوگیری از رواج سیاستبازی، چشم پوشی کردن نیست، بلکه وقت گذاشتن روی این مسئلهست. سیستمهای روشن مبتنی بر شایستگی تعریف کنین، که سردرگمی در مورد آنچه اعضای تیمتون باید انجام بدن رو کاهش بده.
۱۷- یکی از مفیدترین کارهایی که میتونین انجام بدین اینه که تصویر بزرگتر و جامعتر رو برای تیمتون ترسیم کنین. دونستن اونچه که مهمه به پشت سر گذاشتن چیزهای مزخرف کمک میکنه.
۱۸- بهترین راه برای مدیریت آدمهای بزرگ، ارائه واضح اهداف و دادن بازخورد منظمه (که با دستورات منظم متفاوته).
۱۹- بااینکه توسعه حرفهای مسئولیت شخصی هر فرده (چه کس دیگه ای میتونه باشه؟)، اما زمان و وقتی که یک مدیر برای درک و فعال کردن پیشرفت تیمش صرف میکنه، زمانیه که به درستی استفاده شده.
۲۰- گاهی اوقات افراد حرفهای به درد نخور میگن. گاهی اوقات آدمها روزهای بد دارن. زیاد همهچیز رو به خودتون نگیرین.
۲۱- یک شعار شخصی هست که به نظر من مفیده “ما تا الان خوش شانس بودیم اما دیگه وقتشه که خوب باشیم.” به این معنی که ، اجازه بدین وانمود کنیم تمام موفقیتهای گذشته نتیجه وضعیت ما و نه کار سخت یا کیفیت خوب ما بوده.
در حال حاضر با عملکرد بهتر یک فرصت منحصر به فرد برای کاهش وابستگی خودمون به شانس داریم.برای این باور فقط کافیه کمی از منیت خودتون رو خرج کنین، و این میتونه نیروی فردی شما رو تقویت و به بهبود تیم کمک کنه.
برچسب ها :
مدیریت رهبری نرم افزار مدیریت پروژه نرم افزار مدیریت پروژه فارسی نرم افزار مدیریت پروژه آنلاین بهترین نرم افزار مدیریت پروژه نرم افزار مدیریت پروژه ایرانیکلمه کلیدی :
مدیریت و رهبرینام نویسنده :شکیبا خلج/الگام